از افراد مختلف بپرسید که بهترین رشته تحصیلی چه رشته ایه؟ پاسخ های متفاوتی می شنویم. شاید یکی بهترین رشته تحصیلی رو رشته ای معرفی کنه که بازار کار خوبی داره… یکی دیگه ممکنه رشته ای رو به عنوان بهترین رشته تحصیلی معرفی کنه که درس خواندن در اون رشته آسونتر باشه و…اما اگر بخوایم معرفی دقیق و درستی از بهترین رشته تحصیلی ارائه کنیم، واقعاً چه رشته رو به عنوان بهترین و رضایت بخش ترین رشته تحصیلی معرفی می کنیم؟ بالاخره شما دانش آموزان عزیز قراره سالها با انتخاب رشته ای که در دبیرستان انجام میدید زندگی کنید و احتمالاً با درآمدی که قراره از این رشته به دست بیارید چرخ زندگی تون رو بچرخونید.علاوه بر این اگر شما دانش آموز عزیز نسبت به بهترین رشته تحصیلی اطلاعات کاملی داشته باشید، سرعت پیشرفت تون نسبت به افراد بی خیال چندین برابر میشه.
بهترین رشته تحصیلی از نظر بازار کار
همونطوری که در بالا گفتم خیلی ها وقتی میخوان بهترین رشته تحصیلی رو به دانش آموزان معرفی کنن، میگن فلان رشته رو انتخاب کن چون بازار کار خوبی داره! مثلاً همین الآن خیلی ها هستن که در شغلی به سر می برن که دلیل انتخاب کردن این شغل و رشته ای که اونها رو به این شغل رسونده اینه که بهشون گفته بودن این رشته بازارکار خوبی داره…!اما وقتی سال ها در این رشته درس خوندند و در بهترین حالت موفق شدند که در شغل مرتبط با اون رشته استخدام بشن، دیدند که بازار کاری که چندسال پیش بخاطرش این رشته رو به عنوان بهترین رشته تحصیلی انتخاب کردند اونقدرها هم که فکر می کردن و بهشون معرفی شده بود جالب نیست؛ بگذریم که شاید اصلاً نتونسته باشن شغلی مرتبط با رشته تحصیلی شون انتخاب کرده باشن…بهترین رشته های تحصیلی از نظر بازار کار به شرایط مختلفی بستگی دارند!با اینکه در این مقاله برخلاف نظر خیلی از مشاورین به شما دانش آموزان عزیز گفته میشه که بهترین رشته تحصیلی ربطی به بهتر بودن بازار کار در حال حاضر نداره، اینه که من و شما داریم در دورانی زندگی می کنیم که همه چیز در حال تغییره! واقعاً ده سال پیش گوشی موبایل افراد چه شکلی بود؟ پنج سال پیش آیا کسی دَم به دقیقه شبکه اجتماعیش رو بررسی می کرد؟!فارق از اینکه تکنولوژی چقدر سر همه مون رو به خودش گرم کرده و وقت مون رو به خودش اختصاص داده، حقیقت اینه که با توجه به سرعت تغییرات همین تکنولوژی که با چشم خودمون داریم این سرعت رو مشاهده می کنیم، معلوم نیست شغلی که امروز بهش میگن بازار کار خوبی داره، وقتی شما بعد از مدرسه یا دانشگاه قرار شد وارد بازارکار بشید هم وضعیت خوبی داشته باشد .
فرآیند انتخاب رشته در روند ورود به دانشگاه اهمیت فراوانی دارد انتخاب رشته آخرین قدم در فرآیند ورود دانشآموزان به دانشگاه است و چون نتیجه تمام این فرآیند پرمشقت به انتخاب رشته بستگی دارد، مهمترین قدم هم محسوب میشود. به عبارتی یک انتخاب غلط میتواند زحمات چندین ساله داوطلب را بر باد دهد. از سوی دیگر یک انتخاب مناسب به همان اندازه میتواند داوطلب را به رشتهای که به آن علاقمند است برساند و این نهایتا منجر به رضایت شغلی و اشتغال هدفمند و کاهش نرخ بیکاری و افزایش بهروری شغلی در جامعه خواهد شد.دقت داشته باشید که یک رشته خاص به تنهایی نه خوب است و نه بد! چرا که اگر کسی که به آن رشته علاقمند است و استعداد ادامه آن را دارد، به مطالعه آن بپردازد نتیجه کار مناسب خواهد بود و عدم علاقه به پرمخاطبترین رشتهها هم یک نیروی کارآمد در آن رشته تربیت نخواهد کرد.
۱.علاقه:دانش آموز باید به رشته مورد نظر علاقه داشته باشد.یعنی به درس های تخصصی آن رشته علاقه داشته و به مطالعه آنها برای اهداف غیر درسی هم راغب باشد.
۲.استعداد و توانایی:هرکس در رشته ای موفق است که استعداد و توانایی ذهنی،روحی-شخصیتی و جسمی آن را داشته باشد.دانش آموزی که می تواند یک موسیقی دان خوب یا یک کشاورز موفق شود،دلیلی ندارد که یک پزشک بد یا مهندس ناموفق باشد.
۳.خودپنداره:باید رشته و زمینه های تحصیلی و شغلی آینده آن را با شخصیت خود هماهنگ ببیند.
۴.امکانات و شرایط اجتماعی:دانش آموز باید تاحدی امکانات تحصیلی محل زندگی و شهر،امکانات مالی در صورت نیاز به خود اشتغالی و شرایط منزلت اجتماعی رشته و به طبع آن شغلش را نیز در نظر بگیرد.
لحظات انتخاب لحظاتی حساس هستند. چرا که با تصمیمگیری درباره روش یا پدیدهای خاص، فرد سرنوشت خود را رقم میزند. انتخاب در زندگی از اهمیت بالایی برخوردار است. با انتخاب درست میتوان از منابع (مادی ، مالی ، انسانی و اطلاعاتی) به شیوهای مناسب بهرهبرداری کرده و از اتلاف این منابع جلوگیری نمود. انتخابی که مبتنی بر اطلاعات و بینش باشد میتواند به تصمیمگیرنده در جلوگیری از ضایع شدن منابع کمک کند. از طرف دیگر به خاطر آن که فرد تصمیم گیرنده ، باید نسبت به انتخاب خود پاسخگو باشد ، بنابراین انتخاب صحیح میتواند به او در پاسخگو بودن و مسئولیت پذیری کمک کند. برخی میپندارند برای آن که بتوان به توسعه کشور و ایجاد پیشرفتهایی در آن کمک کرد، باید تحصیلات دانشگاهی داشت. بهتر است بگوییم افرادی که در دانشگاه تحصیل کردهاند تا اندازهای به رشد و توسعه جامعه کمک میکنند. افراد دیگر نیز میتوانند موجبات توسعه کشور را فراهم آورند. به طور مثال کارگران ساده، کشاورزان ،دامداران ، رانندگان و بسیاری دیگر که به دانشگاه نرفتهاند نیز در صورتی که کار خود را به درستی انجام دهند سهم بسیار بزرگی در آبادانی و پیشرفت جامعه دارند. مهمترین مساله ای که باید مورد توجه قرار بگیرد آن است که افراد در زمینههایی مشغول به کار شوند که میتوانند بیشترین بازده را داشته باشند. یک کشاورز خوب بهتر از یک پزشک بد است. عدهای هم بر این باورند که میتوان در کنار کسب مهارتهای شغلی و حرفه ای به یادگیری موضوعات مورد علاقه پرداخت. به عنوان مثال ممکن است فردی به حرفه تراشکاری اشتغال داشته باشد و در همان حال کتابهای مربوط به مواد و ترکیبات آن را مطالعه کند یا حتی به مطالعه منابعی در زمینه روان شناسی بپردازد.
علاقه، منبع انرژی ما در رسیدن به هدف یا اهدافی است که از یک رشته خاص دنبال میکنیم. همچنین علاقه، یکی از مهمترین معیارهای انتخاب رشته است و هیچ کس غیر از داوطلب نسبت به شناخت علایق خود آگاه نیست و سایر منابع برای وی در واقع نقش مشورتی و شناخت بیشتر دارند؛ زیرا این عامل، فرد را در رسیدن به اهداف بلندمدت در آینده هدایت و یاری میکند. توصیه میشود چنانچه داوطلبان به رشتهای علاقه ندارند، تنها به خاطر فشار محیط و عوامل بیرونی، از جمله کسب شهرت و اعتبار، آن را اصلاً انتخاب نکنند؛ زیرا مطمیناً در آن رشته موفق نخواهند شد؛ بنابراین، «میبایست رشتهای را انتخاب کنید که به آن علاقه داشته باشید.» این جمله از مهمترین و درستترین معیارها برای انتخاب رشته به شمار میرود؛ اما باید توجه داشت در صورتی علاقه به رشته میتواند فرد را در انتخاب رشته صحیح یاری کند که از رشتههای تحصیلی و مراکز آموزشی آگاهی و شناخت کامل داشته باشد. شناخت و آگاهی داشتن از رشته تحصیلی، سبب ایجاد انگیزه در فرد میشود. بعضی افراد نسبت به رشتهها و دانشگاههایی ابراز علاقه میکنند، ولی وقتی در آن رشته یا دانشگاه موردنظر مشغول به تحصیل میشوند، احساس میکنند که در انتخاب خود دچار اشتباه شدهاند. دلیل این امر، نداشتن اطلاع و آگاهی مناسب از رشتههای تحصیلی و مراکز آموزشی است.
پس از جلسه کنکور، کسانی که با رتبه های قابل قبول مجاز به انتخاب رشته می شوند حس بسیار خوبی دارند، چرا که بار سنگین درس خواندنهای متوالی و فشار کنکور تا حدودی از روی دوششان برداشته شده است.اگر فردی را با رتبه خوب در کنکور ملاحظه کرده باشید حرف من را تصدیق می کنید و می بینید که چنان این گونه افراد خوشحالند که گویی دنیا را به آنها داده اند. ان مع العسر یسرا اما در این بین هستند افرادی که علی رغم تلاش زیاد و کوشش فراوان، رتبه های خوبی کسب نکرده اند.انگار درست آب سردی بر پیکر آنها ریخته شده و باید از نو برای کنکور سال بعد یا برای کاری دیگر برنامه ریزی کنند و مسلما فشاری که بر آنها وارد می شود چند برابر خواهد شد.حرف مردم و فکر داوطلبان که به این حرفها می افتد، خود منشا فشارهای بیشتری است.اما بحث انتخاب رشته بحثی بسیار مهم و حیاتی برای داوطلبانی است که مجاز به انتخاب رشته شده اند و با رتبه های قابل قبول، قصد حضور در دانشگاه را دارند.مسلما دوستان و آشنایان و خانواده داوطلبان پس از دیدن رتبه فرد، پیشنهاداتی به او می دهند و قصد کمک به او را دارند.اما گاه متاسفانه خواسته یا ناخواسته افرادی که دور و بر فرد هستند باعث انتخاب های نادرست برای فرد و عواقب بد بعدی آن می شوند.
دلایل افراد برای انتخاب رشته
گاهی هم داوطلبان کسانی را در اطراف خود می بینند که در حرفه خاصی موفق بوده اند و تمایل دارند که مانند آن ها باشند و به همین دلیل رشته این افراد را نیز برای خود انتخاب می کنند؛ به عنوان مثال، پرستیژ اجتماعی یا قدرتی که آن شغل به فرد می دهد، باعث می شود که داوطلب هم به دنبال رسیدن به آن شرایط، رشته دانشگاهی خود را منطبق بر نیل به آن آرمان انتخاب کند.توانایی فرد انگیزه خوبی برای تعیین رشته دانشگاهی می باشد. اگر داو طلبی در رشته خاصی توانایی یا استعداد خاصی داشته باشد، دلیل خوبی برای تعیین آن رشته دارد. علاقه فردی هم، انگیزه خوبی برای انتخاب رشته خاصی می تواند باشد. البته منظور از علاقه فردی، تمایل داوطلب به یک رشته بدون در نظر داشتن عوامل اجتماعی یا اقتصادی آن می باشد.داوطلبان می توانند رشته خود را با ترکیب چند دلیل ذکر شده انتخاب کنند. یک رشته خاص می تواند انگیزه های فردی، اجتماعی و اقتصادی داوطلب را ارضا کند و با انتخاب آن رشته خاص، وی چندین عامل را با هم و یکجا صاحب شود.
عوامل مؤثر در انتخاب رشته را به دو دسته عوامل فردی و درونی و عوامل اجتماعی و بیرونی میتوان تفکیک کرد. با توجه به این تقسیمبندی، در اینجا پیرامون هر یک از عوامل مشخص شده توضیح مختصری ارائه میگردد:
۱- انگیزه : انگیزه به عاملی تعبیر میشود که اساس رفتار آگاهانه افراد را تشکیل میدهد. معمولاً فراهم آمدن مجموعههای از شرایط و مقتضیات که موجب انگیزش فرد برای وصول به هدفی میشود، مبنای شکلگیری و ایجاد این عامل، یعنی انگیزه میگردد. بسته به نوع شرایط و مقتضیات انواع مختلفی از انگیزش و محرکها را میتوان برشمرد.انگیزه واقعی مبین نیروی درونی است که مشوق و محرک فرد برای حرکت به سوی مطلوب است. البته عامل این شوق و حرکت تنها نیروهای نهایی و درونی نیست، بلکه محیط بیرونی فرد بر ایجاد آن اثر میگذارد. این تأثیرات محیط بیرونی (خانواده، مدرسه، دوستان، جامعه) است که میتوان موجب ایجاد انگیزه کاذب شود. لذا، داوطلبان ورود به دانشگاه به یک بررسی درونی همه جانبه، تأمل در خواستهها و عواملی که موجب میشود آنها به زمینه خاص علمی بگرایند، نیازمندند. انتخاب رشتهای که در راستای انگیزه واقعی فرد صورت بگیرد به عنوان انتخاب رشته اصلح مطرح است.
۱- محیط بیرونی: منظور از محیط بیرونی، کلیه عوامل و افرادی است که با داوطلب در تماس و مراوده بوده و به نوعی در تصمیمگیریهای وی در ارتباط با انتخاب رشته تأثیر میگذارند. در این خصوص از خانواده، مدرسه، دوستان و جامعهای که داوطلب را مستقیماً احاطه کرده و با او برخورد دارند، میتوان نام برد. محیط بیرونی میتواند در دو جهت مختلف عمل کند. جهتی مثبت که عبارت از کمک به داوطلب برای کاوش درونی، کشف علاقه واقعی و میزان استعداد تحصیلی و دور ساختن داوطلب از تصمیمگیری براساس احساس بدون شناخت میباشد و جهت منفی که القاء علایق و برداشتهای شخصی خود به داوطلب است بدون آنکه انگیزه، علاقه، توان علمی و استعداد داوطلب چندان مورد توجه قرار گیرد.داوطلبان کنکور سراسری که مبادرت به انتخاب رشته میکنند باید دقت کامل مبذول دارند تا از محیط بیرونی فقط در جهت اثرگذاری مثبت آن بهره ببرند و خود را تا حد امکان از تأثیرات نامطلوبی که منجر به انحراف آنها از مسیر صحیح میگردد، دور نگه دارند.
داوطلب نباید به هیچ وجه موضوع انتخاب رشته را به دست تصادف تحت عنوان بخت و تقدیر و سرنوشت بسپارد و یا خود را دست و پا بسته تسلیم نظرات دیگران کند و افسار انتخاب رشته را به دست دیگران بسپارد. بلکه داوطلب باید به صورت فعال و تعیین کننده در فرآیند انتخاب رشته حضور و بروز داشته باشد. فعال شدن داوطلب در فرآیند انتخاب رشته یکی از تمرینهای مهم زندگی وی در زمینه بروز قدرت ارزشیابی مسایل، ظهور مؤلفه تصمیمگیری در زندگی، قبول مسئولیت تصمیمهای اتخاذ شده، اعلام داشتن رأی و نظر در کنار آراء و نظرات دیگران و در نهایت تحریک و تقویت حس اعتماد به نفس، میباشد. چنین فردی هرگز بیهدف وارد دانشگاه نمیشود و در نتیجه دچار سردرگمی و سلب انگیزه در ادامه تحصیل نمیگردد.